فتح محکمترین پایگاه مخالفان اسلام
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۵۹۲۳۱
به گزارش خبرنگار مهر، امروز ۲۴ رجب سالروز فتح خیبر توسط حضرت امیرالمومنین علی (ع) در سال هفتم هجری قمری است. به همین مناسبت علی اعظمی در یادداشتی اختصاصی قرار به تبیین این واقعه مهم تاریخ اسلام پرداخته است که در ادامه میخوانید:
خیبر به عنوان آخرین پایگاه بزرگ یهودیان، برای حکومت اسلامی بسیار خطر آفرین بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصد حمله یهودیان خیبر به مدینه
آنچه از استحکامات و آمادگی نظامی خیبر در گزارشات تاریخی وجود دارد، نشان میدهد یهود قصد حمله به مسلمانان را داشت، اما پیامبر به موقع واکنش نشان دادند. ابتدا نامهای نوشت و ضمن پند و اندرز خواستار انعقاد پیمان عدم تعرض میان طرفین شد؛ زیرا آنان در پیمان نامه اولیه پیامبر با یهود حضور نداشتند و این پیمان نامه آنها را شامل نمیشد.
اما ثروت سرشار و قلعههای مستحکم خیبر، که در سراسر عربستان نظیر نداشت و کثرت جمعیت و نفوذی که در میان قبایل عرب داشتند، یهودیان خیبر را چنان دچار سرمستی و غرور ساخته بود که حاضر نشدند با رسول خدا از راه مسالمتآمیز قرارداد بنویسند .[۱]
قلعههای خیبر و حدیث رایه
خیبر دارای هفت قلعه محکم بود. هر قلعهای برج مراقبت داشت که ساکنان به بیرون قلعه تسلط داشتند و میتوانستند دشمنان را سنگ باران کنند، ولی مسلمان توانستند چند تا از این قلعهها را فتح نمایند و در میان آنها قلعه «وطیح و سلالم» مقاومت بیشتری داشتند و مسلمانان با بیش از ده روز جنگ نتوانستند آنها را فتح نمایند و هر روز بدون نتیجه باز میگشتند.
ابتدا پیامبر پرچم را دست ابوبکر و عمر داد، ولی راه به جایی نبردند و پس از بازگشت از صحنه نبرد، با توصیف دلاوری و شجاعت فوقالعاده رئیس دژ «مرحب» یاران پیامبر را مرعوب ساختند .[۲]
پ یامبر افسران و دلاوران سپاه را جمع کردند و فرمودند: «لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ اللهُ وَ رَسُولُهُ یَفَتَحَ اللهُ عَلَی یدیه لیس بفَرَّار ؛[۳] همانا فردا این پرچم را به مردی خواهم داد که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند. خدا خیبر را به دست او میگشاید. او هرگز نمیگریزد.»
این جمله حاکی از فضیلت و برتری معنوی و شهامت آن سرداری است که مقدر بود فتح و پیروزی به دست او صورت بگیرد. شادی توأم با اضطراب در میان سپاه اسلام ایجاد شد که آن دلاور چه کسی است؟!
درد چشم امیرالمومنین
امیرالمومنین دچار درد چشم شدیدی بودند. سپاه نیز فکر نمیکرد درد چشم حضرت به زودی بهبود پیدا نماید، به همین خاطر در این اندیشه بودند، کسی غیر از امیرالمومنین پرچم را به دست خواهد گرفت اما وقتی پیامبر سراغ امیرالمومنین را گرفت امیدشان ناامید شد.
امیرالمومنین را به محضر پیامبر آوردند و ایشان آب دهان مبارکشان را به چشمان حضرت کشیدند و در حق ایشان دعا نمودند. چشمان حضرت شفا یافت و پیامبر پرچم را به دست ایشان داد و فرمود: «آن ها را ابتدا به اسلام دعوت کن و اگر نپذیرفتند به وظایفشان تحت لوای اسلام از جمله، پرداخت جزیه و خلع سلاح آشنا کن .»[۴]
قهرمان غول پیکر یهود
حضرت وقتی به دژ رسید پرچم را بر زمین زد و سپس درب دژ باز شد و برادر مرحب «حارث» بیرون آمد. لشکریان بی اختیار عقب رفتند اما امیرالمومنین بعد از چند لحظه جسد او را به زمین زد و در همان جا جان داد.
«مرحب» پهلوان یهود برای انتقام برادر خود بیرون آمد در حالی که غرق در سلاح بود و کلاهی از سنگ بر سر گذاشته بود رجز میخواند و همه را به رعب و ترس وا میداشت، اما امیرالمومنین قدمی عقب نکشید و این رجز را خواند: «أَنَا اَلَّذِی سَمَّتْنِی أُمِّی حَیْدَرَةٌ ضِرْغَامُ آجَامٍ وَ لَیْثٌ قَسْوَرَةٌ ؛[۵] من کسی هستم که مادرم نام مرا حیدر گذاشته است. من شیر بیشهی شجاعت و شیر نری تیراندازم.»
پس از رجزخوانی صدای شمشیرها و جنگ، وحشت عجیبی بر دل ناظران انداخته بود که ناگهان شمشیر امیرالمومنین بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و کلاه و سر را تا دندان به دو نیم کرد. [۶]
کندن در خیبر
بعد از کشته شدن مرحب، مردم یهود به داخل قلعه پناه بردند و امیرالمومنین درب دژ را از جا کند آن را به عنوان سپر برای خود استفاده نمود؛ دری که بعد از جنگ، هشت مرد جنگی مسلمان نتوانستند آن را از جای خود حرکت دهند و حضرت در پاسخ به سنگینی آن فرمود: «من هرگز آن را با نیروی بشری از جای نکندم بلکه در پرتو نیروی خداوند و با قلبی مطمئن به روز قیامت و راضی از آن انجام دادم .»[۷] جنگ خیبر، تبلور گوشهای از فضائل امیرالمومنین علیه السلام بود. حضرت در این جنگ، خدا و رسولش را خوشحال کرد و دوستان و دشمنان در حیرت شجاعت حضرت ماندند.
پی نوشت:
[۱] البدائه و النهایه، ج ۳، ص ۲۹۷.
[۲] سیره حلبی، ج ۳، ص ۴۸.
[۳] سیره نبوی، ج ۲، ص ۳۳۴
[۴] بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۲۱.
[۵] سیره حلبی، ج ۳، ص ۵۵.
[۶] همان
[۷] بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۴۰.
منبع: مهر
کلیدواژه: امیرالمؤمنین ع یهودیان امیرالمومنین ع عربستان سعودی فعالیت های قرآنی فعالیت های قرآنی قرآن قرآن کریم نماز جامعه المصطفی العالمیه امام خمینی عراق روسیه حوزه علمیه حقوق بشر خودکشی مسجد سازمان اوقاف و امور خیریه معرفی کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۵۹۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهبازی جان، رفتی؟ درب را هم محکم پشت سرت ببند!
برترینها نوشت: به تازگی خبرهایی مبنی بر کنار گذاشته شدن محمدرضا شهبازی، مجری برنامه پاورقی به گوش میرسد. خب ظاهرا ادبیات سخیف این مجری در توئیت هفته گذشتهاش کار دستش داده و به نظر میرسد سازمان صداوسیما، عذر این مجری پرحاشیه را خواسته. او در توئیت خود علنا به دو جبهه اصلاحات و اصولگرایی تاخته و خب واکنشها نیز به تبع این سخنان، تند بوده است. توئیتی که برای آقای مجری گران تمام شد این مجری صداوسیما در واکنش به توئیت آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات درباره نیکا شاکرمی نوشته بود: "اصلاح طلبی» نطفه اش حرام است. «اصولگرایی» لقمه اش! نتیجه اولی را در این مواقع ببینید. نتیجه دومی را هم... به وقتش میگویم." خب محمدرضا شهبازی و هممسلکانش را میتوان در زمره سوپرانقلابیها دانست. افرادی که از هر دو جبهه سیاسی عبور کردند و تئوریهای خود را به هر چیزی ارجح میدانند. به هر حال مرام سیاسیشان اینگونه است و تندرویهایشان نیز مثل این مورد کار دست خودشان میدهد. نام محمدرضا شهبازی در کنار کسانی چون فروغی میآید، در واقع او منتسب به همان گروه جلیلی و جبلی است. بخشی از پروژه خالصسازی در صداوسیما که یک گروه سیاسی در پی آن است. شهبازی؛ مردی پرحاشیه در تمام این سالها سال گذشته شهبازی از تصمیم مسئولان صداوسیما برای بازگشت محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور به تلویزیون با انتشار توئیتی اعتراضی به شدت انتقاد کرد و از اجرای «پاورقی» استعفا داد. این توئیت شهبازی با واکنش تند محمدرضا نجارزاده، مدیر گروه اجتماعی شبکه سه مواجه شد. نجارزاده در واکنش ضمن خطاب کردن شهبازی با لفظی غیر قابل انتشار، مدعی پایین بودن درصد مخاطبان برنامه او شد. این توییت بعداً از حساب نجارزاده حذف شد! «ما اینور پاورقی میسازیم، میگیم سلبریتی باید در خدمت رسانه باشه، هماهنگ با سیاستهای نظام باشه، باید با سلبریتیای که وسط شلوغیها آب به آسیاب دشمن میریخت برخورد بشه، بعد اونور رشیدپور داره گرم میکنه برگرده روی آنتن. اینور بچه ها با بی پولی ساختن، فحش خوردن، خانواده هاشون اذیت شدن و اونور هم طرف یه سال رفته دوراش رو زده، عشق و حالش رو کرده، به ریش نظام خندیده، توی لایو و کلفت بار نظام کرده، حالا که به واسطه دور بودن از آنتن یک کم مخاطبش کم شده، قشنگ میشینه توی هواپیما از کیش میاد تهران، برنامهای چند ده میلیون میگیره و برمیگرده. ای دنیا.» این متن پر سوز و گداز را شهبازی درباره زمزمه بازگشت رشیدپور به آنتن صداوسیما در سال 1402نوشت. برخی نیز میگفتند او از بازگشت چهرههایی مثل رشیدپور احساس خطر کرده. قطر چه خبر بود برادر؟ این اما تنها مساله شهبازی نیست. او پیش از این به جام جهانی قطر رفته بود. در کنار افرادی مثل امیرحسین ثابتی، حضور رانتی او و چندی دیگر در قطر خیلی از کاربران را شاکی کرده بود. آنها رفته بودند که تیم ملی را تشویق کنند اما خب! این توئیت را کاربری در واکنش به حضور شهبازی و رفقایش در قط نوشته بود: "تو این بیپولی واسه چی با پول مردم رفتید قطر؟ بدون تخصص واسه چی موندین صداوسیما؟ ما طلبکاریم که چرا شما رو از اول راه دادن، نه شما طلبکار که چرا الان دیگه تحویلتون نمیگیرن. کل پول صداوسیمای مملکت دستتون بوده، خرج الکی کردید و طلبکارید.» مخاطبان بیشمارت را کجای دلمان بگذاریم؟ سال گذشته یک افشاگری جالب توجه درباره میزان مخاطبان «پاورقی» رخ داد. بامداد لاجوردی، روزنامهنگار در رابطه با میزان مخاطب پنج درصدی برنامه شهبازی نوشت: "من سلطان تماشای برنامههای بیخودی تلویزیون هستم. برنامههایی را میبینم که مطمئنم حتی فیلمبردارش هم پشت دوربین خواب است و کارگردانش در حالی که سرش توی گوشی است دوربینها را جابجا میکند. خوشبختانه برنامه ۵درصدی سیدخندان هم رو میدیدم." داود مدرسیان، روزنامه نگار در همین خصوص نوشته بود: "فرض کنیم برنامه پاورقی ۵ درصد مخاطب داره اما رفتار شهبازی صفر درصد!" رحمتالله بیگدلی، فعال سیاسی هم به رجزخوانیهای مجری پاورقی(محمدرضا شهبازی) واکنش نشان داد و نوشت: "این محمدرضا شهبازی مرزهای تملق و ضدمردم بودن را درنوردیده و خودش برای خودش پدیدهایست، هر بار که صحبت میکند و حرفهایش وایرال میشود، فقط میشود برایش دعا کرد که خوب شود." واکنش کاربران به آخرین جنجال شهبازی چه بود؟ عبدالرضا داوری، فعال سیاسی اصولگرا: جای ادبیات موهن شهبازی، به پارادایم سیاسی او توجه کنیم که پارادایم خالصسازی برای غلبه پاجوشها و حذف جریانهای اصیل از سپهر سیاست است. این جریان ماهیتا برانداز است و با شعار انحرافی "چپ، راست، کارگزار، علیه خدمتگذار" به شعار براندازی "اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" میرسد. مهدی معتقد است: با افتخار سالهاست که بیننده صداسیمایی که اینها مجریانش هستند، نیستم. ارزش وقت و اعصابم خیلی بیشتر از آن است که بنشینم پای تلویزیونی که شهبازی، مجری آن باشد! میلاد نوشت: خوب شد اخراج شد و اِلا مجبور بودیم هر شبکهای که میزنیم امثال محمدرضا شهبازی رو زیارت کنیم! نوید هم از این تصمیم رضایت دارد: از ابتدا هم جای این مجری هتاک تو هیچ تریبون رسمیای نبود، بهتر که رفت. نازنین هم اینگونه واکنش نشان داد: اصلا مگه اهمیتی داره باشه یا نباشه، برای نبودنش باید شیرینی پخش کرد. منیژه هم نوشت: واقعا بیادب و هتاک بود. رفتنش از صداوسیمای میلی رو به فال نیک بگیریم. سمانه هم کنایه تندی زده و نوشته: آقای شهبازی بین شما و اصلاحطلب و اصولگرا هیچ تفاوتی نیست. خودت رو از آنها جدا نکن برادر! کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: چرا گاهی دل آدم به حال مجریان تلویزیون میسوزد؟! آرمان ملی : غیبت مجری «پاورقی» در پی توئیت جنجالی / او اخراج شده؟